چه تلخه …!
خـــــــــودت مجبور بشی بزاری بری
اما دلت باهات نیاد ...
راستش را بخواهی ...
می دانم !!
حسش می کنم ,با دیگری هستی ...
باش !
حسادت نمی کنم اصلا ...
فلسفه ی رفتنت همین بود !
اصلا ... فلسفه ی عشق همین است !
به باور من ...
عشق انتخاب می کند ...
یکی را برای ماندن ...
و یکی را برای رفتن !
عشق یعنی ...
نداشتن ...
نبودن ...
نخواستن ...
و در این میان سهم من ماندن و درد کشیدن شد
و سهم تو...
بی خیال شدن و رفتن!
گفتم ، من شکاک نیستم ... ولی حسودم !!
و حسادت دارم به عشقش و باور دارم ...
که هیچ وقت ...
هیچ کس ...
مثل من ...
عاشقت ...نخواهد شد !
و اگر عاشقت نشد !! بیخیال ِ فلسفه ی عشق شو ...
و برگرد !و بدان !
که یک نفر ...
همیشه ...
منتظر توست ...
hamrang.blogfa.com
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ...
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش...
eliijoon.persianblog.com
واژه هـــایم رنـــگ بــاران دارد…
وقتـــی از تـــو مــی نویســم،قلبــــم خیـــس دلتنـــگی اســــت…
وچشمــــانم طـــوفــــانی؛
چـــه زود بــا هــم بــودنمـــان خـــاطــره شد…
وکـــاش خـــاطـــره هــامـــان بــی رنــگ نشــونـــد…
eliijoon.persianblog.com
اگـــر کســـی بِه تو گفـــت دوسِـتـتــــــ دارَم
کــه کَــس دیگـــری را دوسـتـــ نـَــدارد ...
گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود
از هر چه دلخوشی است،دلت سیر می شود
تا چشم بر هم زنی به گفته قیصر
ناگـــــهان چــــــــقدر زود دیـــــــر می شود
نمیدانم اگر عبور کنم وارد شده ام یا خارج
نمیدانم اگر گام بردارم دور شده ام یا نزدیک
حیران ایستاده ام...
نمیدانم بخندم یا گریه کنم!!!
تو این شبهای خط خطی ستاره های پاپتی
گم شدن و نیست توی راه فانوسک رفاقتی
به هر کی می خوای دل بدی دل می کنه به راحتی
دنیا چه آلوده شده به سم بی رفاقتی
پاهای عشق و عاشقی تاول زده بگی نگی
انگار تموم زندگی گرفته بوی کهنگی
باید با دنیا کاری کرد بیشتر از اینها نشه بد
به پای عشق و عاشقی مرحم دلدادگی زد
باید دوباره تازه شد توی هوای رابطه
باید دوباره خط کشید رو هر چی رسم غلطه