بـــرگ پـــاییــزی
راهـی نـدارد جـــز سُــــــــقوط….
وقـتی می دانـد
درختـــــــــــ…
عِشــقِ بَـــرگ تـــــازه ای را در دِل دارد….
deltang90.mihanblog.com
وقــتی دست فــشردیــم
و قـــول دادیـــم …
فقــــط ،دست ِ تــو مـردانـه بــود...!
و … قـــــول ِ من !!
deltan90.mihanblog.com
گاهــی اوقات بـــی قانونی ؛
عجیب بیداد می کند در عاشقـــی ….
یکی دور می زند …
امــا ….
دیگری جــریمه میشــودو تـــاوان میپردازد …
deltang90.mihanblog.com
نــــــــــــه
هوا سرد نیست...
سرمای کلامت، دیوانه ام میکند
بی رحم !
شوق نگاهم را ندیدی؟
تمام من به شوق دیدنت، پر میکشید
ولی …
همان نگاه بی تفاوتتــــــــ
برای زمین گیر شدنم کافی بـــــــــــــود
deltang90.mihanblog.com
قصه ی من و تو
قصه ی آسمان و زمین اســـــت...
هیچ وقـــــت به هم نمـــی رسیم
مگر قیامــــتی به پا شود…
deltang90.mihanblog.com
آدمهایى هستند در زندگیتان؛
نمی گویم خوبند یا بد ..
چگالى وجودشان بالاست ...
افکار،
حرف زدن،
رفتار،
محبت داشتنشان
و هر جزئى از وجودشان امضادار است...
یادت نمی رود
"هستن هایشان را.."
بس که حضورشان پر رنگ است و بسیار "خواستنى"...
ردپا حک می کنند اینها روى دل و جانت...
بس که بلدند "باشند"...
این آدمها را، باید قدر بدانى...
وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهاى
بى امضایى که شیب منحنى حضورشان، همیشه ثابت است...
mas0meh.blogfa.com
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی